«حافظ» پدر «شجریان» بود
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۰۰۵۷۱
کوروش کمالی سروستانی در مراسم گلباران آرامگاه حافظ گفت: حافظ برای استاد شجریان به قول خودشان، پدر بود، پیر بود، استاد بود، مراد بود، عشق بود و به همین دلیل بیشترین آواز و تصنیف را از حافظ خوانده است.
به گزارش ایسنا، مراسم بزرگداشت روز حافظ امروز (بیستم مهرماه ۱۳۹۹) در حافظیه و با حضور مصیب امیری، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی فارس، کوروش کمالی سروستانی، مدیر سازمان اسناد و کتابخانه ملی فارس، کاووس حسنلی، مدیر مرکز حافظشناسی و برخی از دوستداران حافظ بر سر آرامگاه این شاعر برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کوروش کمالی سروستانی در این مراسم که امسال تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا برگزار شد، بیان کرد: حافظ سرآمد غزلسرایان ایران و جهان است. دیوان اشعارش سراسر عشق و رندی است. عارف و عامی به سخنانش دل بستهاند و اشعارش را ترجمان احوال و اسرار خویش میدانند. دانش و بخردی او به علوم عقلی و نقلی، انس با قرآن و باورمندیاش به عرفان، یاریگر او در آفرینش دیوانی بود که امروزه از پس گذر قرنها، آوازهای جهانی یافته و در گوشِ هوش جهانیان خوش نشسته است.
مدیر دانشنامه فارس همچنین گفت: شعر حافظ آیینه تمامنمایی از جهان معنایی اوست، جهانی برخاسته از فرهنگ اسلامی و ایرانی که «عالم رندی»اش میخوانند. انگارههای ناب اندیشگانی او در تلفیق با زبان عبارت و اشارت، نمودی فرازمانی و فرامکانی یافتهاند. خداوندگار او سرشار از مهر و لطف و رحمت است. پیامآور عشق و بخشایش است. به لطف ازلیاش دل بازبسته است و از سابقه لطفش «نومید» نیست؛ آن چنانکه قادر است صبغه گناهان ناخواسته را بپوشاند و پرده از این نکته سربسته بردارد که «لطف خدا بیشتر از جرم ماست». او با بهرهمندی از لطایف حکمی و نکات قرآنی در اشعارش به تصریح یا تلویح، مبانی باورداشت دینی و عرفانی خود را بازگو میکند. قرآن در سینهاش را ارج میگذارد، به ۱۴ روایتش میخواند و فریادرسش میداند، اما همچنان خود و همگان را هشدار میدهد که «دام تزویر مکن چون دگران قرآن را»! در جهانبینی او بردباری، مدارا، پرهیز از خامی و تنگنظری و نیازردن مردمان، شیوه رستگاری است.
او سپس اظهار کرد: بیستم مهر، یادروز حافظ فرصت مغتنمی است برای انس دوباره با حافظ و افسوس که پاییز امسال، ایرانزمین همراه با عشق حافظ، اندوه فقدان رندِ فرزانه، استاد محمدرضا شجریان را با خود دارد. او از دید موسیقی به شعر نگاه میکرد و موسیقی شعر را کشف و دستگاه مورد نظر خود را انتخاب و کاری کارستان میکرد. استاد شجریان با فرهنگ و هنر ایرانی و بهویژه با شعر و ادبیات فارسی، اعم از کلاسیک و نو که با موسیقی ایران پیوندی ناگسستنی و دیرین دارد، آشنایی کامل و جان و روحی فرهیخته داشت که با انتخاب شعرهای مناسب از شاعران بزرگ ایران نشان میداد که بر دقایق و زیر و بمهای شعر کلاسیک فارسی اشراف دارد. آثارش نشانه و مهر زمانهاش را داشت و در دورانشناسیاش، از قرائت قرآن تا شعر حافظ و سعدی و مولوی و خیام و ابتهاج و کسرایی، شفیعی کدکنی، اخوان ثالث و فریدون مشیری میتوان این نکته را باز جست.
مدیر سازمان اسناد و کتابخانه ملی فارس همچنین بیان کرد: بدینگونه است که به ضرورت «از ایران ای سرای امید» دم میزند و با اشعار حافظ از بیداد شکوه میکند و با سعدی همسفر عشق میشود و با مولانا به آسمانها پر میکشد و گاه چون «مرغ سحر» ناله سر میکند. در جان استاد معانی جمع بود و بر این قول حافظ باور داشت که: «چون جمع شد معانی، گوی بیان توان زد». حافظ برای استاد شجریان به قول خودشان، پدر بود، پیر بود، استاد بود، مراد بود، عشق بود و به همین دلیل بیشترین آواز و تصنیف را از حافظ خوانده است و بارها در آرامگاهش صدای آسمانیاش را با شعر ملکوتی حافظ پیوند زده بود.
کمالی سروستانی در پایان گفت: بدانگاه که «قدسیان شعر حافظ از بر میکردند» غزلهای رندانه حافظ جانمایهای از عشق، عرفان، اندیشه و حکمت میگرفت تا به مدد نبوغ شاعرانگی او، آیینهای از وقایع روزگار و مردمانش باشد. حافظ، پریشانی دغدغهها و آمال مردمانش را به فراست دریافته بود و در بزنگاه غزلوارههایش، با جوهر ناب شعر، آن را ثبت بر جریده عالم کرده بود و همین ویژگی بود که استاد شجریان را با او پیوندی ماندگار میبخشید که با صدای سحرانگیز و اعجابآمیز خود غزلهایش را بخواند؛ تا آنجا که هردو، سرآمدان دوران شوند و ماندگار در حافظه ملی ایرانیان؛ چرا که به قول حافظ «صاحبدلان حکایت دل، خوش ادا کنند».
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: حافظ محمدرضا شجريان روز حافظ کمالی سروستانی استاد شجریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۰۰۵۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز، روز شیراز؛ شهر شعر و هنر و حافظ/ شهرها همه بازند و شیراز، شهباز
عصر ایران؛ امید جهانشاهی- امروز روز شیراز است، شهر سرو ناز، حضرت حافظ شیراز، حافظۀ تاریخی ایرانیان در طلب زندگی. شهر عشق و نسیم و عطر بهار نارنج و باغ های دلباز: عفیفآباد و جنت و نارنجستان و دلگشا و ارم. شهر سعدی، شهر حضرت شعر. مهد فرهنگ و هنر؛ خال لب هفت شهر. قهوه شیرازی، سالاد شیرازی، کلم پلو؛ آیین خوان و خوراک خواستنی.
اگرچه تخت جمشید نشانه روشنی از سابقۀ تمدن در این منطقه است اما دیرینه شیراز به گواهی کشفیات باستان شناسی سال 1395 در تپه چهار هکتاری پوستچی به هفت هزارسالگان میرسد. نام باستانی آن، تیرازیس بوده است.
شیراز در درازنای تاریخ از جمله مناطق امن بوده و از همین رو در دوران های مختلف چه پیش از اسلام و چه پس از آن،از قطب های فرهنگ و هنر ایران زمین به شمار آمده است. به قول سعدی: «شهرها همه بازند و شیراز شهباز»
اگرچه از دوره های مهم تاریخی، یادگاری هایی در شیراز می توان یافت. عمارت باغ ارم یادگار دوران قاجار است با آن نقاشی های رنگ روغن، منبت کاری های روی درها و گچ بری ها و کاشی کاری های نما.
اما بسیاری بناهای فاخر امروز شیراز مربوط به دوران کریم خان زند است مثل بازار وکیل، حمام وکیل و ارگ کریم خان که محل حکومت او بود و پس از او نیز دارالحکومه امرای فارس شد. کریمخان زند را بهترین پادشاه ایران بعد از حمله اعراب دانسته اند. او از افسران شجاع سپاه نامدار نادرشاه بود که پس از مرگ وی به ایل خود برگشت. محبوبیت کریمخان زند که خود را وکیل رعایا می نامید در تاریخ ایران بینظیر است.
آنچه کریمخان را ستایشبرانگیز کرد مردمداری، دادگری و سخاوتش نسبت به زیردستانش بود. از سخاوتمندی کریمخان بسیار گفتهاند. در رستمالتواریخ آمده است که وقتی کریمخان جایی را که فتح میکرد غارت نمیکرد و میکوشید حقوق سربازانش را بدهد. وقتی دیوار شهر شیراز را دوازده هزار کارگر میساختند، هنگام حفاری سکههای اشرفی فراوانی یافت شد. او به جای مصادرۀ سکه ها و به جیب زدن آن (به نام دولت و به کام خود)، سکهها را میان همان کارگران تقسیم کرد.
شیراز در دوره ای شهره به مکتب نگارگری بود و در دورانی مشهور به دارالعلم. در دوران عضدالدوله دیلمی، چنان کتابخانه بزرگی داشت که از همه علوم و فرهنگ آن روز نشانی از ان می شد جست و گواهی از جایگاه شیراز در تاریخ فرهنگ ایران دارد. صنعت کتاب سازی و کتاب آرایی از صنایع تاریخی این شهر بوده است. از همین رو، سعدی در حق شیراز گفته است: «چه شام و چه مصر و چه بّر و چه بحر؛ همه روستایند و شیراز شهر.»
تعیین روزی به نام شهری را باید غنیمت شمرد برای شناخت و ستایش شهرها و توجه به توسعه آنها مبتنی بر طبیعت و سرشت تاریخی شان.
چه شد اصفهان که روزگاری شهری جهانی بود و شهره به زیبایی و شکوه و صنایع مختلف و صادرات ابریشم به اروپا داشت، و مستشرقین بسیار تحسینش می کردند به جای اینکه امروز قطب گردشگری ایران باشد، حالا درگیر فاجعه فرونشست است و آلودگی.
چرا هر ساله در نوروز حدود دومیلیون نفر بی اعتنا و بی تفاوت از کنار خوی رد می شوند تا به ترکیه بروند برای خرید، کنسرت و یا به اصطلاح خوش گذراندن که البته گاهی می شود تجمع اعتراضی «پول ما را پس بده» در مقابل هتل آنتالیای ترکیه. این حق شهر قدیمی و پر آوازه خوی نیست با این همه ظرفیت.
شهری که از دوران سلجوقیان بواسطه قرار داشتن در جاده ابریشم یکی از مراکز تجارت و رونق و مهد تمدن بوده است و امروز نیز آکنده از جاذبه های طبیعی و تاریخی و قابلیت های تفرج گاهی و تجارت و ظرفیت های توسعه است، نباید بین راهی خیل مسافران عازم وان و انتالیا باشد که چند دهه است به نوایی رسیده اند از صدقه سری مسافران ایرانی. «تفو بر تو ای چرخ گردون تفو»
براستی چرا برای زیبایی و شیکی روی برخی تیشرت ها و لباس ها به زبان انگلیسی درج می کنند پاریس و لندن. دریغ آنجاست که حتی تولیدکننده ایرانی برای ارزشمند و به زبان امروز باکلاس کردن محصولش این کار را می کند. این نشانه فقدان اعتماد به نفس ملی است. نشانه اینکه هیچ چیز به اندازه ایران غریب نبوده است. روزهای شهرهایمان را بزرگ و باشکوه برگزار کنیم برای اعتماد به نفس ملی و برای هویت ملی.
به این کلیشه های تحقیرآمیز در مورد شهرهایمان پایان دهیم. به این خود تحقیری بی بنیاد پایان دهیم. قزوین از مظاهر تمدن ایرانی است. پایتخت خوشنویسی ایران است. موزه بزرگ قزوین و خیابان سپه که اولین خیابان ایران است، گواهی بر ارزشمندی این شهر ریشه دار و اصیل فرهنگی دارد. در وصف قزوین همین بس که از حیث تعدد آثار تاریخی در یک شهر، در ایران و حتی جهان دارای جایگاه است. تبریز و اصفهان و یزد و اهواز و قزوین و سنندج را آن گونه که باید و شایسته است توصیف کنیم و به آنها ببالیم. اگر ایران را گرامی می داریم، اجزایش همین شهرهاست: لبت شیراز و چشمت اصفهان و خنده ات گیلان پر از مستی و راز و شوق هستی، روح ایمانم! (حمیدرضا گلشن) از این منظر، روز شیراز روزی خاص تنها مربوط به شهر شیراز نیست. روز ملی ایران برای تکریم شعر و فرهنگ و هنر و حافظ و یک تاریخ پر از شکوه و زیبایی است از جمله دوران کریم خان زند.
روز تبریز، یک روز ملی است برای درود ایران به خروش غرور آفرین مشروطه خواهی، به پرچم های سرافراز غیرت: ستارخان و باقرخان.
روز یزد، روز اعتدال است و نجابت و مدارای ریشه گرفته از افق های باز کویر.
روز رشت بهانه ستایش تجدد و فرهنگ است.
برای خلاصی از باستان گرایی به مثابه ستایش ایرانیتی انتزاعی و نمایشی، باید به شناخت و ستایش شهرها پرداخت. هر شهر پنجره ای است به شناخت ایران. هر شهر حس و بو و رنگی است از رنگین کمان درخشان ایران. شیراز سبک بال و همه ناز و عاشق و معتدل هم بخشی از ویژگی ایران است. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: تدارک 70 برنامه برای هفته شیراز جشن گل سرخ در شیراز برگزار می شود اقدام جنجالی مسئولان شیراز درباره مسابقات دختران